English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2426 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
souse U با ترشی مخلوط کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
admix U مخلوط شدن بهم پیوستن مخلوط کردن امیختن
auto rich U مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
mell U مخلوط کردن
syncrasy U مخلوط کردن
meddled U مخلوط کردن
hash U مخلوط کردن
mingling U مخلوط کردن
melts U مخلوط کردن
interlard U مخلوط کردن
melt U مخلوط کردن
puddles U مخلوط کردن
intermingle U با هم مخلوط کردن
intermingled U با هم مخلوط کردن
intermingles U با هم مخلوط کردن
puddle U مخلوط کردن
intermingling U با هم مخلوط کردن
intermeddle U مخلوط کردن
meddles U مخلوط کردن
meddle U مخلوط کردن
mingled U مخلوط کردن
commix U مخلوط کردن
blend U مخلوط کردن
blends U مخلوط کردن
confect U مخلوط کردن
admix U مخلوط کردن
mingles U مخلوط کردن
mixing U مخلوط کردن
mingle U مخلوط کردن
souse U ترشی
sourness U ترشی
acerbity U ترشی
acidification U ترشی
acor U ترشی
pickle U ترشی
pickled U ترشی
acidity U ترشی
pickles U ترشی
tempered U مخلوط کردن مزاج
temper U مخلوط کردن مزاج
mixes U امیختن مخلوط کردن
tempers U مخلوط کردن مزاج
mixes U مخلوط کردن ترکیب
mix U مخلوط کردن ترکیب
mix U امیختن مخلوط کردن
brandy U با کنیاک مخلوط کردن
shuffled U بهم مخلوط کردن
shuffling U بهم مخلوط کردن
agitation U مخلوط کردن اشفتگی
shuffles U بهم مخلوط کردن
burdens U مخلوط کردن بار
shuffle U بهم مخلوط کردن
burden U مخلوط کردن بار
turn the mortar U مخلوط کردن ملات
intermix U در هم امیختن با هم مخلوط کردن
brandies U با کنیاک مخلوط کردن
cross loading U مخلوط کردن بارها
commingle U بهم مخلوط کردن
etherize U بااتر مخلوط کردن
ethylate U بااتیل مخلوط کردن
pickles U ترشی انداختن
acidimeter U ترشی سنج
acidophile U ترشی دوست
asperity U سختی ترشی
sourish U مایل به ترشی
pickler U ترشی گذارنده
actic U ترشی شیر
sourish U به ترشی زننده
pickler U خیار ترشی
pickle U ترشی انداختن
acescency U میل به ترشی
acescence U میل به ترشی
pepper sauce U ترشی فلفل
blenders U ماشین مخصوص مخلوط کردن
immingle U بهم امیختن مخلوط کردن
admix U مخلوط شدن امیزش کردن
roil U مخلوط کردن سرگردان شدن
blender U ماشین مخصوص مخلوط کردن
verjuice U اب سیب ترش ترشی
pickler U پیازترشی سبزی ترشی
piccalilli U ترشی ادویه وسبزیجات
jerusalem a U سیب زمینی ترشی
chutney U یک نوع ترشی با ادویه
antacid U دوای ضد ترشی معده
gradate U درجه بندی کردن مخلوط کردن
sugar U ماده قندی با شکر مخلوط کردن
platinize U با پلاتین و ترکیبات ان مخلوط کردن یا اندودن
sugars U ماده قندی با شکر مخلوط کردن
truck mixing U مخلوط کردن بتن روی کامیون
sourness is the p of vinegar U ترشی خاصیت سرکه است
premix U قبل از مصرف مخلوط کردن پیش امیختن
blunders U دست پاچه شدن وبهم مخلوط کردن
blunder U دست پاچه شدن وبهم مخلوط کردن
blundering U دست پاچه شدن وبهم مخلوط کردن
blundered U دست پاچه شدن وبهم مخلوط کردن
dry ginger U نوشیدنیکف دارکه برای مخلوط کردن ویسکی باسایرنوشیدنیهااستفاده میشود
ming U ذکر کردن مخلوط کردن
blend U مخلوط کردن رقیق کردن
blends U مخلوط کردن رقیق کردن
picalilli U ترشی هندی که باسبزی وادویه تند درست می کنند
batches U اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
batch U اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
water injection U پاشیدن اب مقطر خالص به داخل سیلندر و موتورپیستونی به منظور سرد کردن مخلوط قابل انفجار و کاهش احتمال بدسوزی
admixtion U مخلوط
compost U مخلوط
blends U مخلوط
mixers U مخلوط کن
blend U مخلوط
hash U مخلوط
admixture U مخلوط
macedoine U مخلوط
composite U مخلوط
blenders U مخلوط کن
blending U مخلوط
mixture U مخلوط
mixtures U مخلوط
blent U مخلوط شد
blender U مخلوط کن
confused U مخلوط
mixed U مخلوط
mixer U مخلوط کن
anti freeze mixture U مخلوط ضد یخ
heterogeneous mixture U مخلوط ناهمگن
homogeneous mixture U مخلوط همگن
mixture control U کنترل مخلوط
hot mixer U مخلوط کننده
immiscible U مخلوط نشدنی
melange U مخلوط امیختگی
cryogen U مخلوط سرمازا
duplex pressure proportioner U مخلوط کن دو فشاری
lean mixture U مخلوط رقیق
concrete mix U مخلوط بتن
unadulterated U مخلوط نشده
mixes U مخلوط ترکیبی
mixes U امیزه مخلوط
mix U مخلوط ترکیبی
blends U مخلوط امیختگی
mix U امیزه مخلوط
gas mixture U مخلوط گاز
mixing in place U امیختن در جا مخلوط در جا
miscible U مخلوط شدنی
intercarrier buzz U وزوز مخلوط
intercarrier beat U زنه مخلوط
mixed crystal U کریستال مخلوط
weak mixture U مخلوط ضعیف
laudanum U مخلوط افیون
mixer U مخلوط کننده
mixers U مخلوط کننده
azeotropic mixture U مخلوط ازئوتروپ
azeotropic mixture U مخلوط همجوش
mixed gas U گاز مخلوط
mixed glue U چسب مخلوط
mixed semiconductor U نیمرسانای مخلوط
blent U مخلوط کرد
unscourced wool U پشم مخلوط
batch mixer U مخلوط کن ضربهای
staff U مخلوط سیمان و گچ
porridge U چیز مخلوط
ternary mixture U مخلوط سه تایی
mixture U بتن مخلوط کن
crab cocktail U مخلوط خرچنگ
rich mix U مخلوط پر مایه
powder mixer U گرد مخلوط کن
solid solution U کریستال مخلوط
mixtures U بتن مخلوط کن
terpenoid U مخلوط باترپن
pug mill U اسیای گل مخلوط کن
proportioner U مخلوط کن شیمیایی
blend U مخلوط امیختگی
staffed U مخلوط سیمان و گچ
staffs U مخلوط سیمان و گچ
harsher U مخلوط بتن سفت
miscible U مخلوط شدنی امیزنده
immiscibility U حالت مخلوط نشدنی
mishmash U مخلوط اش شله قلمکار
mixed crude oil U نفت خام مخلوط
composite lightweight concrete U بتن سبک مخلوط
creoles U دارای نژاد مخلوط
intercarrier sound system U کانال صوتی مخلوط
jet mixer U مخلوط کننده با فشار اب
batch U اندازه مخلوط بتن
detrital cone U مخلوط افکنه واریزهای
rotary drum mixer U مخلوط کننده طبلکی
harsh U مخلوط بتن سفت
harshest U مخلوط بتن سفت
creole U دارای نژاد مخلوط
complexly U بطور پیچیده یا مخلوط
mixer stage U طبقه مخلوط کننده
dry blending U مخلوط سازی خشک
continous mixer U مخلوط کننده دائمی
hc mixture U مخلوط هیدروکلرید یا گازخفه کن
mixing blade U قاشقک مخلوط کننده
modulator U لامپ مخلوط کننده
mixture of tar and bitumen U مخلوط قطران و قیر
ready mixed paints U رنگهای مخلوط اماده
organic silt U مخلوط بامواد الی
unalloyed U غیر مخلوط خالص
mixer tube U لامپ مخلوط کننده
frequency mixer U مخلوط کننده یا میکسرفرکانس
gas air mixture U مخلوط بنزین و هوا
fuel oil mixture U مخلوط روغن و سوخت
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1meaning of taking law
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com